بررسی مبانی فلسفی و روان‌شناختی برنامه های درسی انسان‌گرا و جایگاه این برنامه در نظام اسلامی

نویسندگان

1 استادیار گروه مبانی تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد

2 دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد (نویسنده مسؤول)

چکیده

این مقاله به بررسی مبانی فلسفی و روان‌شناختی برنامه‌ های درسی انسان‌گرا می ‌پردازد. روش پژوهش تحلیل استعلایی است. پس از بررسی آرا و نظریات برنامه‌ ریزان درسی برجستة انسان‌گرا (نظیر گزدا، پرکی، واینشتاین و سیمون و راث) مشخص شد که ایشان از لحاظ فلسفی تحت تأثیر فلاسفة وجودگرا و از لحاظ روان‌شناختی تحت تأثیر روان‌شناسان انسان‌گرا بوده ‌اند. همچنین به این نتیجه رسیدیم که وجه اشتراک فلاسفة وجودگرا، روان‌شناسان انسان‌گرا و برنامه‌ریزان درسی انسان‌گرا اهمیت و ارزشی است که برای انسان، آزادی و خودآگاهی و مسئول‌ بودن او قائل هستند. رویکرد انسان‌گرایی به تکریم انسان و تأکید بر اختیار و آزادی او برای رشد و شکوفایی پرداخته است که در این موارد مطابق با دیدگاه اسلامی است، ولی به‌دلیل ترک ولایت خداوند و اصالت‌ دادن به انسان دنیوی در تضاد با فرهنگ اسلامی است. با این حال، توجه به این نوع رویکرد در برنامة درسی کشورهای اسلامی به‌دلیل تأکیدی که بر منزلت انسان و انتخاب‌ ها و آگاهی‌ های او دارد، با در نظر گرفتن ملاحظات، قابلیت‏ هایی برای گنجاندن آموزه‏ های آن در برنامة درسی دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [العربیة]

دراسة المبادئ الفلسفیة والنفسیة للبرامج الدراسیة الإنسانیة ومکانة هذا البرامج فی النظام الإسلامی

چکیده [العربیة]

یهدف المقال هذا إلى دراسة المبادئ الفلسفیة والنفسیة للبرامج الدراسیة الإنسانیة. ومنهج البحث هو منهج التحلیل المتعالی. فبعد معالجة الآراء والنظرات لمخططی البرامج الدراسیة البارزین الإنسانیین (من أمثال کزدا وبرکی وواینشتاین وسیمون وراث) تبین أنهم کانوا متأثرین بالفلاسفة الوجودیین من حیث الفلسفة وتأثیر علماء النفس الإنسانیین من الجانب النفسی. کما أن نتیجة البحث تشیر إلى أن نقطة الالتقاء بین الفلاسفة الوجودیین وعلماء النفس الإنسانیین ومخططی البرامج الدرسیة الإنسانیین هی الأهمیة والوزن الذی یقیمونه للإنسان والحریة والوعی بالذات وتحمل المسؤولیة. فالاتجاه الإنسانی قد اهتم إلى تبجیل الإنسان والتأکید على اختیاره وحریته فی سبیل التنمیة والازدهار مما یطابق الرؤیة الإسلامیة من هذه الجهة. ومن جهة أخرى فإنه یتجاهل الولایة الإلهیة وإعطاء الإصالة للإنسان المادی و بذلک یخالف الثقافة الإسلامیة. ومع ذلک إن الاهتمام بهذا الاتجاه فی البرامج الدراسیة للبلدان الإسلامیة بسبب تأکید الإسلام على مکانة الإنسان واختیاره ووعیه ومع مراعاة بعض الاعتبارات، یصلح لإدراج بعض تعالیمه فی البرامج الدراسیة.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • الإنسانیة
  • البرامج الدراسیة
  • الوجودیة
  • الإسلام